۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۲, جمعه

چرا از شاهین نجفی حمایت می‌‌کنم؟

image
قضاوت در مورد کار هنری شاهین نجفی که منجر به صدور حکم ارتداد شده سهل و ممتنع است. از نظر من هیچ چیز بجز جان انسان مقدس نیست. بر اساس آموزه‌های مذهبی‌ خدا به انسان جان داده و همو می‌‌تواند جان انسان را بگیرد. ما حق نداریم حتا یک قاتل را اعدام کنیم. حبس تمام عمر برای یک قاتل محکوم شده در یک قضاوت عادلانه بهترین مجازات است. به همین ترتیب هیچ چیز دیگری تقدس ندارد. مشکل در جایی رخ می‌‌نماید که یک درخت هم تقدس پیدا می‌‌کند چه رسد به امام نقی‌. کار هنری شاهین نجفی از بسیاری جهات قابل تحسین است. اگر قرار باشد امام نقی‌ مقدس باشد چرا نباید مبانی جهانی‌ حقوق بشر (از جمله جان انسان به عنوان یکی‌ از حقوقی که هیچ انسانی‌ حق گرفتن آن را از انسان دیگری ندارد) مقدس باشد؟ چگونه است که بر اساس «تعلیمات» مرجع تقلید صدور فتوای ارتداد از صبح تا شام مبانی حقوق بشر (به عنوان اصل حفظ کرامت انسانی‌) ارزش‌های غربی تلقی‌ شده و به آن حمله می‌‌کنند ولی‌ کوچکترین کار هنری در ارتباط با امام نقی‌ توهین به مقدساتٔ؟
طبق برخی‌ آمار‌ها در آمریکا صبحهای یکشنبه ۱۹۰ میلیون امریکأیی به کلیسا می‌‌روند و دعا می‌‌کنند. بیش از ۴۰ درصد امریکأیی‌ها معتقد هستند در طول عمر خودشان مسیح باز خواهد گشت. در یک چنین جامعه مذهبی‌ کتاب‌های زیادی در رد مسیحیت نگاشته می‌‌شود بدون آنکه کسی‌ به «توهین به مقدسات» محکوم شود. آیا ما نباید در مقابل چنین خشونتی (صدور حکم ارتداد = قتل) که در مقابل اصل آزادی بیان صادر می‌‌شود فریاد بر آوریم و از شاهین نجفی حمایت کنیم؟ چرا روشنفکران ما بجای پسله کاری به صراحت از آزادی بیان سخن نمی گویند؟ مگر شاهین نجفی کاری بجز بهره بردن از حق آزادی بیان کرده است؟ تا کی‌ ما می‌‌خواهیم منتظر جا افتادن اصل کرامت انسانی‌ (اومانیزم) از جمله حق آزادی بیان در جامعه خود باشیم باشیم؟ چرا روشنفکرانی که در روی کار آوردن خمینی نقش داشتند در دفاع از این اصل انسانی‌ مهر سکوت بر لب زده اند؟ چون فرصت طلبی ایجاب می‌‌کند تا در یک جامعه «ملی‌ - مذهبی‌« هر طرف که باد آمد باد دهند؟
کار هنری شاهین نجفی، خط شکنانه است. اینکه مثل ستار (در یو تیوب موجود است) مستقیم علیه اسلام صحبت شود نه تأثیری دارد و نه به هیچ حکم ارتدادی منجر می‌‌شود، ولی‌ هنگامیکه به زبان هنر به ریشه زده شود یک «آیت‌الله بزرگ» حکم ارتداد صادر می‌‌کند؟ در همین جاست که ریشه مخالفت آخوند‌ها را با اشکال مختلف هنر (نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی، آواز خوانی، رمان نویسی، نمایشنامه نویسی، تئاتر، سینما، رقص) متوجه می‌‌شویم. مراجع شیعه از دو جهت با هنر مخالف هستند، در درجه اول هر چیزی که توجه انسان را از منبر و محراب (محلّی که آنها می‌‌توانند انسان‌ها را گوش به فرمان خودشان کنند) به سمتی‌ دیگر ببرد مخالف هستند، از سوی دیگر زبان هنر به مراتب بیش از زبان گفتار ساده می‌‌تواند تاثیر گذار باشد. بهرام مشیری بیش از ۱۲ سال است که در تلویزیون علیه اسلام صحبت می‌‌کند ولی‌ هیچ حکم ارتدادی دریافت نکرده است. چرا؟ زیرا مشیری از فن (هنر) سخنرانی استفاده می‌‌کند. آخوند‌ها در این فن بسیار از مشیری جلوتر هستند. سخنرانی آخوندی به نام حاج آقا دانشمند را در یو تیوب نگاه کنید و با سخنرانی بهرام مشیری مقایسه شود، بخوبی می‌‌توان دریافت چرا از لحاظ این فن آخوند دانشمند از .بهرام مشیری خیلی‌ جلوتر است
در این میان یک ویدئو کوتاه هنری، هنری که آخوند‌ها در آن هیچ دستی‌ ندارند، غوغا به پا می‌‌کند. شاید لازم باشد نسل جوان ما به این ریزه کاری‌ها در ترفند بازی با واژه‌های تقدس و مقدس توجه ویژه به خرج دهند تا سیاه چال زمستان ۱۳۵۷ برای آنها تکرار نشود.
-------------
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر