۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه

خشنودی آمریکا از خویشتن داری ایران در خلیج فارس



فرمانده ارشد در نیروی دریائی آمریکا می گوید نیروی دریائی ایران، که اغلب توسط آمریکا به اقداماتی تحریک آمیز در خلیج فارس متهم می شد، در ماه های اخیر خویشتن داری به خرج داه است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس اظهارات دریاسالار جاناتان دبلیو گرینرت (Adm. Jonathan W. Greenert) فرمانده عملیات نیروی دریائی آمریکا را در کنفرانس خبری روز چهارشنبه در پنتاگون (وزارت دفاع آمريکا) نقل می کند که گفته است «اوضاع نسبتا آرام است».

همین خبرگزاری که از خلیج فارس به عنوان کانونی بالقوه انفجاری در اختلافات واشنگتن و تهران بر سر برنامه اتمی تهران نام برده است در گزارش خود یادآوری می کند که ایران اوایل سال جاری به آمریکا هشدار داده بود ناوهای هواپیمابرش را از خلیج فارس دور نگاه دارد – هر چند که این ناوها، متعاقبا بی آنکه با حادثه ای روبرو شوند، بارها از تنگه هرمز در دهانه خلیج فارس عبور کردند.

دریاسالار گرینرت گفت نیروی دریائی ایران در رفتار با نیروی دریائی آمریکا در خلیج فارس «حرفه ای و مودبانه» عمل کرده است، و به ضوابط و معیارهای بین المللی حاکم بر عملیات دریائی در آب های بین المللی احترام گذاشته است.

خبرگزاری آسوشتدپرس می گوید تحریکات قبلی معمولا توسط شاخه دریائی سپاه پاسداران انقلاب انجام می گرفت ، که جدا از نیروی دریائی ایران است.

دریاسالار گرینرت گفت نیروی دریائی پاسداران انقلاب پیش از این، گاه با قایق های تندرو مسلح، بیش از حد به کشتی های نیروی دریائی آمریکا نزدیک می شدند. وی گفت «صادقانه بگویم، چنین وضعیتی این اواخر رخ نداه است».

ناوگان پنجم نیروی دریائی آمریکا که مقر آن در بحرین است بطور دائم در منطه حضور دارد. آمریکا اخیرا دو ناو هواپیمابر، یکی یو اس اس آبرهام لینکلن (USS Abraham Lincoln) و دیگری یو اس اس انترپریز (USS Enterprise) را در منطقه مستقر ساخته است . ناو هواپیمابر لینکلن هفته گذشته از تنگه هرمز گذشت.

بازارنفت، تحریم های علیه ایران را آسان تر کرده است



با نزدیک شدن روز بیست و هشتم ژوئن (فردا)، تاریخی که به پرزیدنت اوباما اختیار می دهد تحریم های مصوب علیه کشورهائی را به اجرا بگذارد که با ایران از طريق بانک مرکزی معاملات نفتی انجام می دهند، تلاش های واشنگتن برای تشدید فشار ها علیه تهران نیز شدت می گیرد.

خبرگزاری رویترز در گزارشی از واشنگتن می گوید قانون گذاران در کنگره امیدوارند در ماه ژوئیه تحریم های جدیدی وضع کنند که بر درآمدهای نفتی ایران تاثیری فلج کننده داشته باشد، زیرا از مذاکرات بین المللی هفته گذشته در مسکو برای متقاعد ساختن تهران به محدود ساختن برنامه اتمی اش نتیجه ای حاصل نشده است. بعضی از قانون گذاران می خواهند با تصویب متمم هائی راه بر هرگونه مفری ببندند که به ایران امکان می دهد از راههائی دیگر، از جمله از طريق حساب های متعلق به شرکت های نفتی، نقل و انتقال های پولی را انجام دهد.

رویترز می نویسد امسال، تا این اواخر، تهدید های آمریکا در مورد وضع تحریم های تنبیهی علیه تهران اغلب به ترقی قیمت نفت منجر می شد، اما در چند هفته اخیر قیمت نفت در واکنش به افزایش تولید درعربستان سعودی و بروز مشکلات اقتصادی در چین و اروپا، حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است، که فشارناشی از تهدید ها را مستقیما متوجه ایران می کند.

باربارا سلاوین (Barbara Slavin) که گزارش های راجع به ایران را برای سایت ال مانیتور (al-Monitor) تهیه می کند، که یکی از سایت های معتبر خبری در خاورمیانه محسوب می شود،، در گزارشی زیر عنوان «افزایش تولید نفت عراق تحریم های علیه ایران را آسان تر می کند» می نویسد یک روز قبل از آنکه اتحادیه اروپا تائید کند تحریم های نفتی علیه ایران طبق برنامه از روز اول ژوئیه به اجرا گذاشته می شود، سخنگوی حسین ال شهرستانی معاون نخست وزیر عراق در امور انرژی به خبرگزاری بلومبرگ گفته بود تولید نفت عراق به ۳ میلیون و ۷۰ هزار بشکه رسیده است، که فقط اندکی با تولید سه میلیون و صد هزار بشکه ای ایران فاصله دارد.

پیش بینی می شود تولید نفت عراق تا پایان سال به سه میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یابد.

شرکت های بین المللی نفتی در عراق، حوزه های نفتی این کشور را که در جریان سال ها جنگ و تحریم های تنبیهی رها شده بود، قویا بازسازی می کنند، حال آنکه ایران شاهد خشک شدن سرمایه گذاری های خارجی و از دست دادن مشتریان است.

خواست های آمریکا و امارات از ایران



نشنال، روزنامه انگلیسی زبان امارات متحده عربی در گزارشی از واشنگتن در باره ملاقات روز چهارشنبه پرزیدنت اوباما با شیخ محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و جانشین فرمانده عالی نیروهای مسلح امارات متحده عربی می نویسد دو رهبر بر تحکیم مناسبات دوجانبه تاکید گذاشتند و پرزیدنت اوبام از ابتکارامارات برای میزبانی کنفرانس جهانی کارآفرینی در دسامبر امسال در دوبی قدردانی کرد.

پرزیدنت اوباما همچنین بر حمایت آمریکا از مشوق های رشد و توسعه اقتصادی در منطقه تاکید گذاشت.

امارات متحده عربی یکی از بزرگترین شرکای تجاری آمریکاست.

به گزارش نشنال، دو رهبر ضمن با اشاره به مشورت و تبادل نظرهای نزدیک برای ترویج ثبات در خلیج فارس و خاورمیانه، بر پای بندی به تداوم همکاری های قوی دوجانبه دفاعی تاکید گذاشتند.

بموجب اعلامیه مشترکی که در پایان این ملاقات منتشر شد، دو رهبر مکانیسم های مختلفی را برای گسترش این همکاری ها مطرح ساختند که مانورهای مشترک بیشتر، افزایش تعلیمات، بهبود بخشیدن به برنامه ریزی ها، و فروش های تسلیحاتی آتی از جمله آنها بود.

نشنال می نویسد ایران، سوریه، و امنیت انرژی نیز در کانون تبادل نظرهای دو رهبر بود، که در جریان یک جلسه توام با صرف ناهار در کاخ سفید انجام گرفت .

دو رهبر از ایران خواستند به تعهدات بین المللی اش در چارچوب پیمان منع گسترش تسلیحات و قطعنامه های شورای امنیت سازنان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل کند.

دو رهبر همچنین خواستار چاره ای مسالمت آمیز برای وضعیت ابوموسی و جزایر تنب بزرگ و کوچک شدند، و در این مورد آمریکا قویا حمایت خود را از پیشنهادهای امارات متحده عربی برای حل و فصل این مسئله از طریق مذاکراتی مستقیم، مراجعه به دادگاه جهانی، و یا دیگر مجامع بین المللی ابراز داشت.

در مورد امنیت انرژی، دو رهبر در باره اهمیت محافظت از خطوط مهم کشتیرانی در مقابل تهدید های خصومت آمیز، تروریسم و دزدی های دریائی تبادل نظر کردند.

پرزیدنت اوباما آمادگی امارات متحده عربی برای گشودن یک خط لوله نفتی جدید، که انرژی رسانی را بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز امکان پذیر می سازد، به ولیعهد ابوظبی تبریک گفت.

تام دونیلون مشاور پرزیدنت اوباما در امور امنیت ملی نیز در این ملاقات و تبادل نظر ها حضور داشت .

۱۳۹۱ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

خط و نشان محمود برای مجلس نهم‎

خمینی و دختران محارب

خمینی و دختران محارب

من توضیحات مربوط به این کارتون را از طریق ایمیل خودکار دریافت کردم ولی در این سایت مشدی ممدلی قابل مشاهده نیست. آن را اینجا اضافه می‌کنم.
---------

از اوایل دهه ۶۰ هجری خورشیدی حکومت ایران به سرکوب شدید مخالفان پرداخت و هزاران تن توسط نیروهای سپاه پاسداران اعدام گشتند. گزارش‌های متعددی از شکنجه، شرایط نامناسب زندان، بازداشتهای دلبخواهی و نقض بنیادی ترین اصول حقوق بشر منتشر شد و اتهاماتی مبنی بر تجاوز جنسی به زندانیان زن و ازدواج اجباری و موقت آنها (متعه) با نگهبانانشان پیش از اعدام به گوش رسید. حسین علی منتظری قائم‌مقام رهبر ایران در آبان ۱۳۶۵ اولین روحانی بود که در نامه‌ای به روح‌الله خمینی در شرح مشکلات کشور با عبارت «آیا می‌دانید در بعضی زندان‌های جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ آیا می‌دانید هنگام بازجوئی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رائج است؟» به این موضوع اشاره کرد.

رینالدو گالیندو پل فرستاده ویژه سازمان ملل در گزارش خود پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران به گفته‌های خانواده‌های زندانی اشاره می‌کند که مقامات رسمی زندان مدارک ازدواج دختر زندانی‌شان را به آن‌ها داده‌اند. مدارکی که به مفهوم تجاوز جنسی به دختران زندانی پیش از اعدام است. روزنامه گاردین در گزارشی در سال ۱۹۸۹ مهمترین نوآوری اسدالله لاجوردی در زندان‌های ایران را تجاوز جنسی به دختران باکره از طریق ازدواج اجباری آن‌ها با زندانبانان ذکر می‌کند. شاید این ابتکار برای رفع تردیدها در مورد ممنوعیت شرعی اعدام دختر باکره صورت گرفته باشد.


پس متاسفانه این مسائل امری عادی در زندان های کشور است و کهریزک اتفاق جدیدی نیست...

شیر بی یال و دم و اشکم

شیر بی یال و دم و اشکم‎

ذبح اسلامی اینترنت

ذبح اسلامی اینترنت‎

به‌خاطر پیروزی بر ازبکستان از شما عذرخواهی می‌کنم!

image


متأسفانه تیم ملی فوتبال ایران در یک بازی سراسر ناجوانمردانه که با تمام قوانین فیفا و سایر قوانین عقلی، منطقی، شرعی، عرفی، ناموسی و الباقی قوانین، مخالف بود، توانست تیم غیور و دلاور و قهرمان ازبکستان را در خود ازبکستان یک بر صفر شکست بدهد. به همین مناسبت تعدادی از ملت قهرمان ایران بلافاصله با محکوم نمودن این پیروزی ددمیشانینای خواستار پذیرش گل ازبکستان که داور یک غلطی کرد و ندید شده و پیش‌بینی کردند چنانچه آن گل تیم ازبکستان پذیرفته می‌شد تیم ملی کشورمان می‌توانست تا پایان بازی حداقل دوازده گل از ازبکستان خورده و با شرمندگی به کشور بازگردد. به همین مناسبت و از آنجا که ناراحتی و دلخوری این عزیزان که در سه سال گذشته دقیقاً با همین دلسوزی جنبش سبز را نیز تفسیر می‌کرده‌اند لیکن الآن از بیکاری بجای سیاست، فوتبال تفسیر می‌کنند، به حد اعلاء درجه رسیده، کارلوس کی‌روش طی نامه‌ای از تمام تحلیلگران سیاسی-ورزشی ایران خواست تا از سر تقصیرات او گذشته و جان مادرشان وی را ببخشند. فرازهائی از نامه به این شرح است:

ملت قهرمان، غیور، انقلابی و ورزش دوست ایران

بدبختانه و از روی غفلت و نادانی، با نهایت اندوه و دلی مالامال از حسرت و پشیمانی و تأسف موفق شدیم تیم ازبکستان را علی‌رغم میل باطنی در خانه‌ی خودش شکست بدهیم. باور کنید بنده در آن لحظه‌ی ملال آوری که سید جلال حسینی با تیزبازی توپ گل شده‌ی ازبکستان را از دروازه‌ی ما کشید بیرون، کفشم را گرفتم دستم و سراسیمه بسمت داور چهارم دویده و با نعره از او که از دست من بسمت خارج استادیوم فرار می‌کرد خواستم تا گل ازبکستان را بپذیرد ولی هرچه فحشش دادم نشد. در آن لحظه اگر هم به قصد کتک زدن داور وسط وارد زمین می‌شدم که فوراً توسط کادر امنیتی ورزشگاه دستگیر شده و به زندان می‌افتادم. البته مشاور ایرانی بنده از روی نیمکت هی من را هل می‌داد که این کار را بکنم و معتقد بود که اگر تیم ایران صد و پنجاه‌تا به برزیل بزند هم ملت آنقدر مربی تیمشان را دوست نخواهند داشت که اگر او دستگیر بشود. مشاور من دائم می‌گفت کارلوس! می‌دانی اگر دستگیر بشوی چندتا کمپین در فیس بوک در حمایت از تو راه خواهد افتاد بدبخت؟!

در هر صورت ما به فیفا یک نامه نوشتیم و از آنها خواستیم که یا گل ازبکستان به ما را قول بکنند یا گل ما به ازبکستان را آفساید اعلام بکنند وگرنه ما از رفتن به جام جهانی خودداری می‌کنیم. داشتیم همین نامه را به فیفا می‌فرستادیم که یکدفعه آن یکی مشاور ایرانی ما پرید گفت بدبخت! می‌دانی اگر ایران به جام جهانی نرود چندتا کمپین بر علیه تو در فیس بوک راه خواهد افتاد؟ گفتیم خب ما برای اینکه بتوانیم به جام جهانی برویم باید حتماً تیم‌های دیگر را ببریم. اگر ببریم بر علیه ما کمپین راه می‌اندازند که چرا بردی؟ اگر ببازیم دوباره کمپین راه می‌اندازند که چرا باختی؟ پس چه غلطی بکنیم؟ یک مشاور ایرانی دیگر ما گفت این غلط را بکن که تیم ملی را تا دم حذف شدن ببر بعد یکدفعه عین جام جهانی ۹۸ استرالیا را ببر و برو جام جهانی. اینطوری تا چهار هزار سال دیگر بعنوان حماسه‌ساز ملبورن ملت تو را روی سرشان حلوا حلوا می‌کنند. به آن یکی مشاورمان گفتیم این یکی مشاور راست می‌گوید؟ گفت والا راست که می‌گوید، ولی اگر یکدفعه بجای استرالیا افتادی با بحرین سه تا هم در تهران خوردی حذف شدی آنوقت همان ملت تا چهار هزار سال کمتر از فحش ناموس بهت نمی‌دهند، بعداً نگی نگفتی!

دوره‌ی فشرده‌ی آمادگی برای نمایندگان مجلس نهم

نظر به شرایط فتنه و جنگ نرم، و با توجه به لزوم بصیرت‌افزائی خادمین نظام و ملت، دفتر مقام معظم رهبری با همکاری موسسه‌ی آموزشی-پژوهشی امام خمینی (به ریاست آیت‌اله مصباح)، در شروع به کار مجلس نهم اقدام به برگزاری یک دوره‌ی فشرده‌ی (یک ماهه) آمادگی مخصوص نماینگان منتخب می‌نماید. کلیه‌ی نمایندگان برای شروع وظیفه‌ی نمایندگی باید گواهی شرکت در این دوره را در تاریخ مقتضی به دفتر محترم ریاست مجلس تسلیم نمایند. مباحث ارائه شده در دوره مشتمل هستند بر:

۱. چگونگی کشف نظر مقام معظم رهبری در موردی که معظم له صراحتاً اعلام نظر نکرده‌اند
۲. چگونگی کشف نظر مقام معظم رهبری از بیانات یکی از منصوبین ایشان
۳. چگونه از بیانات مقام معظم رهبری و اتفاقات دو هفته‌ی اخیر در کشور فرد «نزدیکتر» فعلی به معظم له را بشناسیم
۴. چگونه بتوانیم مقدماتی بچینیم که هر مشکلی در کشور پیش آمد بگوئیم «معظم له قبلاً تذکر داده بودند»
۵. چگونه دیگران و همکاران خود را به ناهماهنگی و ناهمنوائی با ولایت متهم کنیم
۶. چگونه در جلسات با معظم له خوشمزگی کنیم که ایشان خوشش بیاید و بعداً در رسانه‌ها منعکس شود

مباحث بالا همگی در دو سطح مقدماتی و پیشرفته ارائه می‌شوند. نمایندگان محترم برای تعیین سطح پاسخ پرسشهای ذیل را تا تاریخ ۲۵ خرداد به دفتر معظم له تحویل دهند.

سوالهای تعیین سطح:

۱. رهبر معظم در سالگرد ارتحال امام راحل فرمودند: «اگر خودشیفته شویم تودهنی می‌خوریم». این دفعه منظور ایشان کی بود؟

الف) محمود احمدی‌نژاد ب) علی لاریجانی
ج) هر دو، ولی اولی بیشتر د) هر دو، ولی دومی بیشتر

۲. در صورت وقوع کدامیک از موارد ذیل معظم له نمی‌تواند ادعا کند که «قبلاً تذکر داده بودیم»؟

الف) حمله‌ی مریخی‌ها به زمین ب) زلزله‌ی ۱۸ ریشتری در زابل
ج) افتادن لحظه‌ی تحویل سال به شب چله د) هر سه

۳) پوتین و ماندلا چطور مقابل معظم له نشستند؟

الف) یک زانو ب) دو زانو ج) سه زانو د) چهار زانو

۴) چرا معظم له در ابتدای ریاست جمهوری خاتمی در پاسخ به او می‌گوید که «شما کسی خواهی بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت»؟

الف) چون معظم له به محیط جنگل آشنا بودند
ب) چون خاتمی را با محیط جنگل ناآشنا دیدند
ج) چون معظم له با روحیات فدائیان ولایت آشنا بودند
د) چون معظم له می‌دانستند فراتر از قانون دیکتاتوری است

۵) کدامیک نمونه‌ی درخشان‌تری از مدیریت بحران مقام معظم رهبری است؟

الف) هنگامی که از جوانان خوش قلب انقلابی خواستند دیگر به دختر آیت‌اله هاشمی فحش‌های آنجوری ندهند
ب) هنگامی که با یک سخنرانی ۱۵ نشریه را توقیف کردند
ج) هنگامی که در قضییه‌ی ۱۸ خرداد گفتند که حتا پاره‌شدن عکس ایشان هم ایراد ندارد
د) هنگامی که در مورد فعالین ملی-مذهبی عبارت «برانداز قانونی» را اختراع کردند

۶) سوال تشریحی (مهم): معظم له از کجا به اینجا رسیدند؟

وصیتنامه سیاسی-الهی رهبر معظم انقلاب

بعد از سلام،

اکنون لازم می‌دانم تا چند مورد را به رسم وصیت با شما در میان بگذارم.

اولاً، می‌خواهم این سنت را بگذارم که رهبر N صفحه به عنوان وصیت نگذارد، که عمده‌اش هم تکراری است. نمی‌دانید وقتی وصیت امام راحل‌مان برای دفعه‌ی اول توسط من و به طور ایستاده خوانده شد چقدر سخت بود. البته همانطور که می‌دانید من هم با بلائی که بر سر محتوای آن وصیت درآوردم، تلافی کردم.

ثانیاً، من باشم یا نباشم، که ظاهراً نیستم، نگذارید انقلاب و مملکت به دست نااهلان و نامحرمان، به خصوص مردم شریف ایران، بیافتد.

ثالثاً، به همه‌ی نیروهای مسلح اکیداً توصیه و سفارش می‌کنم که صددرصد از امور سیاسی و اقتصادی را قبضه نکنند، که خیلی تابلو و ضایع است. برای حفظ ظاهر هم شده چند درصدی را به خودیهای غیرمسلح، البته با نظارت نیروهای مسلح سرافراز، بدهند که جای دوری نمی‌رود.

رابعاً، همه می‌دانیم یکی از محل‌های ورود فساد به سیستم حکومتی توصیه‌نامه‌هائی است که خارج از مجرای قانونی صادر می‌شوند، و جلوی روند قانونی را می‌گیرند. اینجانب تاکید می‌کنم که هیچ توصیه‌نامه‌ی غیرقانونی از طرف اینجانب در زمان حیات صادر نشده، و چنانچه در نبود من موردی از این دست ادعا بشود کذب است. تمام افرادی که با شیوه و سیره‌ی عملی اینجانب آشنا هستند می‌دانند که امور مهم و بودار از ناحیه‌ی اینجانب با تلفن یا یک پیک از بیت انجام می‌گرفت تا بعداً اگر مشکلی پیش آمد مدرک و سند کتبی موجود نباشد، و یکی بگوید «بگم، بگم».

خامساً، به اعضای محترم مجلس خبرگان اکیداً توصیه و سفارش می‌کنم تا در جلسه‌ی تعیین رهبر، به نقل‌قول‌های با دو-سه واسطه از ناحیه‌ی اینجانب کاری نداشته باشند که کذب است. اعضای محترم خبرگان بدانند که کاملاً آزاد و مختار هستند تا بر اساس تشخیص خود مجتبی یا هر فرد دیگری که سپاهیان عزیز مناسب بدانند را انتخاب کنند.

سادساً، هر مشکلی در نبود من پیش آمد، بدانید که قبلاً هشدار داده بودم. در سخنرانی‌های من اگر جستجو کنید، خواهید دید ما در همه‌ی موارد قبلاً «عرض کرده بودیم».

سابعاً، در زمان حیات افرادی با سالوس و ریا خود را به اینجانب نزدیک کردند، و یا موجبات این را فراهم کردند که من از آنها تمجید و مدح بگویم. بدانید که ملاک حال فعلی افراد است. می‌دانم این افراد در هر حالی گلیم خود را از آب بیرون می‌کشند.

ثامناً، پس از من محمود را اذیت نکنید. او مقصر نیست. حالا می‌فهمم که چرا می‌گویند «عشق کور است».

در خاتمه مایل هستم که از امام راحلمان تشکر ویژه برای اختتام جنگ کنم. اگر زمان او صلح نشده بود، ما به توصیه‌ی سپاهیان سرافراز هنوز داشتیم با عراق می‌جنگیدیم. کاش در باب آمریکا هم در زمان حیات پربرکتش قدمی برداشته بود.

والسلام،

رهبر معظم انقلاب سابق

نقص فنی در انرژی هسته‌ای‌حق مسلم ماست

image
البته این نقص فنی‌ صلح آمیز است اما همانگونه که از اسم آن پیداست ممکن است بر اثر نقص فنی‌، اورانیوم بیش از حد غنی شود و حتا ممکن است نقص فنی‌ سبب آزمایش هسته‌ای‌ هم بشود و يا همین نقص فنی‌ به شکل کلاهک هسته‌ای‌ در آید و اسرائیل از صحنه روزگار محو شود به همین سادگی‌.

اصلا این نقص فنی‌ آنطور که همه فکر میکنند چیز بدی نیست، تابه‌حال فکر می‌کردیم که نقص فنی‌ سدی در راه پیشرفت و یا چیز مخرّبی است مثلا نقص فنی‌ سبب سقوط هواپیما می‌شود، نقص فنی‌ سبب انفجار در تاسیسات نظامی می‌شود، و هزار و یک نقص فنی‌ مخرب که در کشورمان شاهد بودیم.

اما این بار درسايه امداد‌های غیبی و تلاش شبانه روزی سربازان گمنام هسته ای‌ امام زمان با توجّهات ویژه خود حضرت‌اش، نقص فنی‌ به جای تخریب سبب غنای بیشتر اورانیوم ما گرديد!

هی‌ ویروس فرستادند تا تأسیسات ما را از کار بیاندازند اما همین ویروس‌ها تبدیل به نقص فنی‌ شد تا اورانیوم ما بیشتر غنی شود! عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! ما که گفته بودیم این کشور را امام زمان اداره می‌کند تأسیسات هسته‌ای‌‌مان رانيز امام زمان اداره می‌کند. اصلا به رییس جمهور و دولت و کارشناس و متخصص اینجور چیزها نیازی نیست.

با دستیابی کشور به این فن آوری پیشرفته، فصل جدیدی در علم هسته‌ای‌ در جهان گشوده شده است و کشور‌های محتاج به انرژی هسته‌ای‌ و بالاخص براداران و خواهران ساکن نوار غزه و جنوب لبنان وکشورهاي مسلمان مي‌توانند اقدام به وارد کردن ابزار آلات دارای نقص فنی‌ از ایران نمایند.

همچنين این فن آوری نوین پیشرفته که به دست توانمند متخصصین داخلی‌ به دست آمده، جمهوری اسلامی را از اقتصاد تک قطبی وابسته به نفت نجات می‌دهد و با تولید انبوه تجهیزات دارای نقص فنی‌ و صدور آن به دیگر ممالک سود سرشاری نصیب کشور خواهد شد.

دست‌یابی‌ جمهوری اسلامی به فن آوری پیشرفته «نقص فنی‌ در انرژي هسته‌ای‌» این امید را در دل‌ها ایجاد کرده است که در آینده حوادث تلخی‌ نظیر انفجاردر تأسیسات هسته‌ای‌ چرنوبیل وژاپن رخ ندهد و باتبديل تهدید‌هایی‌ اينچنين به فرصت، به جای انفجار مثلا برق بیشتری تولید گردد.

آژانس انرژی اتمی‌ و آمریکا و اسرائیل هم بی‌خودی داد و بیداد نکنند نقص فنی‌ در انرژی هسته‌ای‌ حق مسلم ماست.

البته این نقص فنی‌ صلح آمیز است اما همانگونه که از اسم آن پیداست ممکن است بر اثر نقص فنی‌، اورانیوم بیش از حد غنی شود و حتا ممکن است نقص فنی‌ سبب آزمایش هسته‌ای‌ هم بشود ويا همین نقص فنی‌ به شکل کلاهک هسته‌ای‌ در آید و اسرائیل از صحنه روزگار محو شود به همین سادگی‌.

همه اینها بر اثر نقص فنی‌ امکان پذیر است، البته امیدواریم فن آوری نوین اسلامي و کاملا بومي ما تا آنجا پیش پیشرفت نکند اما اگر هم کرد تقصیر جمهوری اسلامی نیست و تقصیر علم است، ما که گفته بودیم اصلا این علم چیز بدی هست و باید جلویش را گرفت اما کسی‌ به نصيحت‌هاي ما گوش نکرد تا جائی‌که ما هم مجبور شدیم کسب علم نمائیم و در همین مدت کوتاه آنقدر پیشرفت کردیم که همه تاسیسات‌مان اتوماتیک شده‌اند و خود به خود هر کاری می‌کنند. تا کور شود هر آنکه نتواند دید، یا اصلا چشم حسود کور!

اگر آقای یونسی، وزیر اطلاعات سابق، در مورد بنی صدر راست می‌گفت

imageروزنامه کیهان که سند کشف کرده و اینکه بنی صدر با سیا همکاری می کرده است



دیروز در سایت جرس مصاحبه‌ «انتخاب» با وزیر اطلاعات سابق، اقای یونسی انجام را منتشر کرده است. پاسخ زیر را برای سایت جرس فرستادم:


دروغ‌های جدید جای دروغ‌های قدیم را می‌گیرند تا نسل جوان را در هاله‌ای از ابهام نگاه داشته و این‌گونه ابهام در روش و هدف ایجاد کنند و اینگونه جنبش را به هرز ببرند:


آقای یونسی، وزیر اطلاعات سابق، در مصاحبه‌ای که در جرس منتشر شده است گفته‌اند: «امام می خواست بنی صدر بماند خدمت کند، شاید دوره‌ی بعد رأی بیاورد او خودش عقلش نرسید و رفت.»


این جمله کوتاه پیام‌های بسیاری را در بر دارد از جمله:


اینکه بیش از سی سال رژیم تبلیغ می‌کرد که بنی‌صدر در جنگ خیانت کرد و ستون پنجم آمریکا در وطن بوده است و...و دروغ بوده است.


حال که آقای خمینی هم می دانسته‌اند که بنی‌صدر خیانت نکرده بود بطوری که می خواستند که ایشان در انتخابات بعدی ریاست جمهوری شرکت کند، این سئوال مطرح می‌شود: تا قتلی انجام نشده باشد، نمی‌توان کسی را متهم به ارتکاب آن قتل کرد. پس خیانتی انجام شده بود که بنی‌صدر را متهم به ارتکاب آن می‌کردند. حال پرسش این است که چه کسانی در مورد جنگ، مرتکب خیانت شده بودند که رژیم سعی کرده بود آن را به گردن بنی‌صدر بیاندازد؟ پیام بنی صدر به ملت ایران که در روز ۲۴ خرداد ۱۳۶۰ در مجلس بوسیله غضنفرپور خوانده شد پاسخ این پرسش را می‌دهد. ( لازم به یاد آوری است که به علت خواندن همین پیام بود که بعد از کودتای ۳۰ خرداد، ایشان، یعنی نماینده مجلس رادستگیرو تحت شکنجه‌های شدید، از جمله گذاشتن‌های متوالی درتابوت بود، بطوری که همیشه ازوحشت خود از فشار قبر! با آقای محمد جعفری، در زندان، سخن می گفته است.) دراین پیام بعد ازاینکه رئیس جمهورهشدار داده بود که به علت غلبه جبهه استبدادی، گرانی و تورم و فقر، روزگار مردم را سیاه و سیاه‌ترخواهد کرد، به اطلاع مردم رسانیده بود که جنگ قرار بوده به پایان برسد و وزرای خارجه چهار کشور بی‌طرف قرار بوده که در ۱۸ خرداد به ایران بیایند ولی با دیدن برخوردها منصرف شده‌اند ( بعدها معلوم شد که این دفتر آقای رجایی بوده است که به وزرای خارجه زنگ زده‌اند و گفته‌اند که تحولاتی در جریان است و آمدن خود را به تاخیر بیاندازند و البته این تاخیر را دائمی کردند. در تحقیقات خود در این رابطه سعی کرده بودم که با وزیر خارجه کوبا در آن زمان - Isidoro Malmierca Peoli - تماس بگیرم ولی خبر دادند که متاسفانه ایشان فوت کرده‌اند) و پیش‌بینی کرده بود که حزب جمهوری و اقمارش این جنگ پیروز را طولانی کرده، نیروهای ایران و عراق را دچار فرسایش کرده، زمینه اجرای برنامه آمریکا در خاورمیانه را ایجاد کرده و بالاخره به شکستی ننگین تن در خواهند داد.(۲)


پس قراربر پایان جنگ بوده است. عراق هم حاضر شده بود که غرامت بدهد چرا که صدامی که درپی آن بود که با شکست برق آسای ارتش ایران، رکورد جنگ شش روزه اسرائیل با اعراب را بشکند و درحالیکه با دولت درتبعید آقای بختیارهمراهی می‌شد، در حضور ۱۰۰۰ خبرنگار دعوت شده خطبه پیروزی را بخواند، در اثر مقاومت جانانه ارتش ایران و نیروی هوایی، شکست را پذیرفته بود. مطابق اسنادی که بعد از سی سال دولت انگلیس منتشر کرده است می بینیم که حتی چهار ماه بعد از شروع جنگ، ارتش عراق به این نتیجه رسیده بود که شکست خورده است و ژنرال عراقی در دیدارش در لندن به طرف انگلیسی می‌گوید: «ژنرال شاکر در این دیدار که تنها حدود چهار ماه و نیم پس از شروع جنگ صورت گرفته بود، به شدت نسبت به موفقیت عراق ابراز ناامیدی کرد: عراقی‌ها به پیروزی قاطع دست نیافتند. آنها برنامه ریزی عالی داشتند، ولی اجرای ضعیف و مشکلات پیش بینی نشده مانع دسترسی آنان به هدفشان شد. عراق برای رسیدن به پیروزی نیازمند به هم زدن اعتماد مردم ایران و تصرف دزفول و اهواز بود ... عراقیها اقتدار ایرانی‌ها را دست کم گرفته بودند و آماده پاتک آنان نبودند ... شگفتی بزرگ جنگ این است که نیروی هوایی ایران هنوز قادر به انجام پنجاه سورتی پرواز در روز است. اکنون قطع برق شدید در بغداد وجود دارد و فعالیت نیروگاه هسته‌ای عراق نیز برای مدتی طولانی تعطیل شده است.»(۳)


به یاد خوانندگان می آوردم که تا خرداد ۱۳۶۰ و قبل از کودتا، که صدام آماده صلح با ایران و دادن غرامت شده بود، تلفات ایران کمتر از ۵۰۰۰ نفر و زخمی ها حدود ۲۷۰۰۰ نفرمی بود. حال سوال این است که چه کسانی با به جلو انداختن کودتا و سرنگونی بنی‌صدر مانع به پایان رسیدن جنگ شدند؟ این افراد می‌دانستند که بنی‌صدر قبلا استعفای خود را نوشته است و تسلیم آقای خمینی کرده است و آقای خمینی هر زمان بخواهد می تواند آن را منتشر کند، پس به چه علت تنها یک هفته زمان اجرای کودتا را به تاخیر نیانداختند تا صلح انجام شود و بعد کار بنی‌صدر را تمام کنند؟ چگونه شد که نظر آقای خمینی را که با صلح موافقت کرده بود برگرداندند؟ آیا به ایشان نگفته بودند که حالا تمامی ما بدون شما حریف بنی‌صدر نمی‌شویم و فردا اگر بنی‌صدر صلح کند دیگر شما هم حریفش نخواهید شد و سوار تانک‌هایش خواهد شد و وارد تهران خواهد شد؟ پاسخ جز این نمی‌تواند باشد که بدون ادامه جنگ حزب جمهوری و اقمارش قادر به شکست جبهه مردم سالاری و استقرار استبداد سیاه ( که حال و بنا بر قاعده قدرت بسیاری‌شان قربانی استبداد خود ساخته شده‌اند.) خود نمی‌شدند. باید جنگ ادامه می یافت و بیش از یک میلیون نفر در جنگ کشته و زخمی و معلول می شدند، بیش از هزار میلیارد دلار به کشور خسارت وارد می آمد و نسل انقلاب یا در روی میدانهای مین، یا در زندانها و یا در غربت، فرصت رشد و بکار گرفتن توانش برای ساختن وطن را از دست می داد، تا روحانیان قدرت طلب بتوانند اهرمهای لازم برای استقرار استبداد را مستقر کنند.


می گویید امام می خواست بنی صدر بماند شاید در دوره بعد رای بیاورد! سخنی بسیار دروغ و درنتیجه پر از تناقض است. برای نمونه، وقتی که مجلس، بنی صدر با اکثریت مطلق آرا از ریاست جمهوری و به علت بی کفایتی عزل می کند و شورای نگهبان بر آن مهر تایید می زند چگونه ممکن است که همین شورای نگهبان صلاحیت رئیس جمهوری را که قبلا رای به عدم کفایتش داده است را تایید کند و خود را مسخره عام و خاص نکند؟ (در همین جا این اطلاع را نیز بدهم که اخیرا با یکی از کسانی که در دفتر آیت الله منتظری کار می کرده است و از ایران خارج شده است صحبت می کردم. ایشان گفتند که نظر اقای منتظری را در مورد رای عدم کفایت به بنی صدر پرسیدم و آیت الله پاسخ داده بود که تمام کسانی که به عدم کفایت بنی صدر رای دادند در برابر خدا پاسخگو خواهند بود.) و یا اینکه در حالیکه حکم هفت باراعدام ایشان از طرف آیت الله گیلانی رسانه‌ای شده است و رژیم حتی کسانی را که به رئیس جمهور پناه داده بودند اعدام کرده بود و گروه های ترور(اعدام انقلابی!) دربه در بدنبال بنی صدر بودند، آیا بنی‌صدر را زنده می‌گذاشتند که در دوره بعد کاندیدا بشود؟


می گویید خودش عقلش نرسید و رفت! البته آقای یونسی نیک می‌دانند که علتی که بنی‌صدر ایران را ترک کرد این بود که مطلع شده بود که شخص آقای خمینی هم در سازش پنهانی در رابطه با تاریخ آزاد کردن گروگان‌های آمریکایی به‌گونه‌ای که کارتر شکست بخورد و ریگان پیروز شود، شرکت داشته است. متوجه شده بود که علتی که حزب جمهوری مطمئن شده است که می‌تواند جنگ را ادامه دهد این است که در ازای این امتیاز فاجعه‌بار، ریگان متعهد شده است که به ایران اسلحه برساند. به همین علت بود که به محض ورود به پاریس و در اولین مصاحبه‌اش با بی‌بی‌سی گفت که بقصد افشای روابط اورگانیک خمینیسم و ریگانیسم به خارج آمده است. به همین علت بود که فعال‌ترین نقش را در افشای روابط افتضاح آمیز پنهانی که بعداً به «اکتبر سورپرایز» و «ایران‌گیت» معروف شد بازی کرد و به سه بار تهدید سازمان سیا برای ترور خود وقعی نگذاشت و برای شهادت به کنگره آمریکا رفت و بر ضد سه رئیس جمهور آمریکا، کارتر و ریگان و بوش، شهادت داد.


آقای یونسی اطلاع دارند که آقای خمینی دو بار آقای ابوالقاسم مصباحی، یکی از معاونان وزارت اطلاعات ایشان را پیش بنی‌صدر فرستاده بود تا از او بخواهد که به ایران بازگردد و باز آقای یونسی می‌دانند که بنی‌صدر از طریق حجة الاسلام مروارید، امام جماعت مسجدی در تهران ویلا، نامه‌ای را برای آقای خمینی فرستاده بود و بعد از یاد آوری آتشی که کشور را در آن انداخته است از او خواسته بود: «... مي‌خواهم شما را به انقلاب بخوانم. بيائيد نترسيد و اسلام و ايران را نجات بدهيد. دو جمله بگوئيد آنچه شد خلاف اسلام بود. به زيان ايران و انقلاب بزرگ اين نسل بود. بمردم بگوئيد آزادند راه و رسم زندگى را معين كنند... بنابراين محرك اينجانب در دعوت شما به جهاد با نفس جز اين نيست كه مي‌خواهم با سقوط شما اسلام و ايران سقوط نكنند. چرا نگويم هنوز مايلم كه شما نيز از جلد خون‌ريز و ويران‌گر به‌درآئيد و همان قيافه معنوى عصر انقلاب را از سر گيريد. هر چه فرياد كردم، باور نكرديد. به من مقام وعده داديد و تهديد كرديد... از شما دعوت می‌كنم:


۱- اين دستگاه ظلميه ضد اسلامى (دادگاه‏هاى انقلاب و...) را منحل كنيد.


۲- جنگ را موقوف كنيد.


۳- بگذاريد يك دولت لايق از مردم دلسوز بر سر كار آيد و امور را به جريان عادى بازگرداند يعنى مجلس جديدى با انتخابات به‌راستى آزاد تشكيل دهد تا وضعيت سياسى كشور عادى بگردد.


۴- آزادي‌ها را برقرار سازيد.


۵- از امور يك‌سره كنار بگيريد.


۶- اگر گمان می‌‏كنيد اين‌همه بخاطر آن است كه به قدرت باز گردم. تعهد می‌كنم كه هرگز به‌گرد سياست نگردم، به شرط آنكه كارهاى بالا انجام بگيرند.


۷- از آزادى نترسيد. به مردم ايران و مردم مسلمان كشورهاى مسلمان اعتماد كنيد. امروز مردم همه را آزموده‏اند و همه را مى‏شناسند و رژيمى كه در آزادى متصدى امور مى‏شود، رژيمى ضد اسلام نخواهد شد. از خدا و ارواح پاك اولياء دين مدد بخواهيد و شانه‏ها را از زير بار اينهمه فساد و قتل و... آزاد كنيد. نترسيد پشيمان نخواهيد شد.(۴)


آقای یونسی همه این اطلاعات و بسیار بیشتر ازآنها را که در این مقاله کوتاه امکان انتشارآن نیست را می‌داند. حال پرسش این است که چگونه است که با علم به این واقعیات دروغ می‌گویند؟ شاید بشود که پاسخ را در تغییراتی که در نسل جوان در حال رخ دادن است یافت. بیشتر نسل جوان دیگر دروغ‌های نخ نما شده رژیم را باور نمی‌کند. می‌داند که تبلیغات مستمری که درباره اولین رئیس جمهور انجام شده است دروغ بوده است. ولی و با این وجود هنوز دسترسی کاملی به حقایق امور ندارد و بنابراین امثال آقای یونسی تلاش می کنند که دروغ های جدیدتر و مناسب وضعیت جدید را به جامعه عرضه کنند تا باینوسیله کنجکاوی نسل جوان را به انحراف بکشانند. البته شاید آقای یونسی این یکی را نمی‌دانند که این دروغ‌ها دیگر اثر خود را از دست داده‌اند و به قول معروف دیگر دوران آفتاب پشت ابر ماندن به‌سر آمده است و روز بروز هر چه بیشتر نسل جوان به حقایق اموری عارف می‌شود که وضعیت فاجعه بار کنونی را ایجاد کرده است و متوجه می‌شود که وضعیت اسفناک کنونی نه نتیجه انقلاب که نتیجه کودتای در انقلاب بوده است. نتیجه منطقی این علم و آگاهی جز این نخواهد بود که بسیاری از این نسل، به قهر بزرگ خود با مقوله انقلاب و بخصوص انقلاب بهمن خاتمه می‌دهند و در پی به انجام رساندن اهداف اولیه انقلاب که همان آزادی بود و استقلال و مردم سالاری و رشد بر میزان عدالت اجتماعی، خواهند شد. به بیان دیگر، با پاشنه آشیل جنبش سبز که همان گفتمان محکوم به شکست اصلاح‌طلبی بود وداع کرده و در این وداع خواهد بود که گفتمان انقلاب محل و مکان خود را در باور و عمل نسل جوان خواهد یافت و اینگونه خواهد بود که بعد از ۱۲۰ سال مبارزه، عاقبت ایرانیان زندگی در آزادی را تجربه و فرهنگ و گفتمان ازادی، فرهنگ و گفتمان اکثریت ایرانیان در وطنی مستقل خواهد شد.

سرنوشت دو سلطنت: روح‌الله خمینی و الیزابت دوم

image
بخش تحلیل خودنویس: امسال مراسم بیست و سومین سالگرد درگذشت آیت‌الله خمینی با مراسم رسمی شصتمین سال به سلطنت رسیدن ملکه الیزابت دوم هم‌زمان شده است؛ اما چه تفاوتی میان سلطنت ملکه بریتانیا و حکومت اسلامی آیت‌الله خمینی است؟

آیت‌الله خمینی با شعار علیه سلطنت و نظام شاهنشاهی به قدرت رسید، اما حکومت وی طولی نکشید که خود سلطنتی دیگر را به بهانه «ولایت ‌فقیه» بنیان گذارد؛ اما این بار بسی خطرناک‌تر و فاجعه‌‌بارتر.
حکومت شاهنشاهی در ایران هر چه بود، ادامه یک سنت دوهزار و پانصد ساله کاملا ایرانی بود که به عقیده برخی باید فقط با قید مشروطه، بر اقتضائات دنیای امروز منطبق می‌شد.
اما حکومت ولایت فقیه، زاییده یک جعل تاریخی، آن هم از جنس غیرایرانی است که اژدهایی چندسر را می‌ماند که تاکنون مبارزه ایرانیان با آن فقط به رشد و بیرون زدن سرهایی دیگر انجامیده است.
ولی فقیه، که این روزها حتی برخی از روحانیان طرفدار حکومت، رسما آن را «سلطان اسلامی» می‌خوانند، حاکمی است برخوردار از تمامی امکانات یک سلطان مطلقه، اما با پوسته‌ و ظاهری متفاوت.
اما در همان روزهای آغازین سلطنت ولی فقیه، بسیاری از نزدیکان آیت‌الله خمینی به ظهور این نوع جدید از سلطنت هشدار دادند؛ از روحانیانی نظیر آیت‌الله شریعتمداری گرفته تا کسانی که در قدرت دستی داشتند نظیر مهدی بازرگان و در نهایت، منتقدان و مخالفانی که بیرون از دایره جمهوری اسلامی قرار می‌گرفتند.
بازرگان و تعدادی از همراهان وی هر چند که در تشکیل جمهوری اسلامی شریک بودند اما در همان سال‌های اولیه جمهوری اسلامی نسبت به انحراف در انقلاب و ظهور استبداد و دیکتاتوری در نظام تاسیس شده بر اساس ولایت فقیه هشدار دادند.
هر چند که سرکوب، سلطنت اسلامی در ایران، اجازه به بروز و انتشار مخالفت و اعتراض را نداده و هرگز نمی‌دهد، اما این هشدارها همچنان از سوی منتقدان داخل و خارج ایران ادامه دارد.
شاید بهترین تاریخ‌نگاری درباره دهه‌های اخیر ایران، نوشتن تاریخی باشد که عناصر تغییر و گذر یک انقلاب آزادی‌خواهانه را به یک سلطنت اسلامی نشان دهد.
اما در آن سو، وجود سلطنت ملکه الیزابت دوم که فقط ظاهری ملوکانه دارد اما تهی از هرگونه خودکامگی و استبداد است خودنمایی می‌کند؛ درست برعکس سلطنت ولی‌فقیه.
در نظام حکومتی کشورهایی مثل بریتانیا که بر اساس ساختار سلطنت مشروطه بنا شده، تفکیک قوا و اراده مردم بسیار کامل‌تر از کشورهایی مثل ایران اجرا می‌شود که شعارهای ضدسلطنتی ورد زبان مقاماتشان است.

به همان اندازه که استمرار حکومت ولایت فقیه، لعن و نفرین بیشتر برای ولی فقیه از سوی مردم می‌خرد، عمر دراز سلطنت مشروطه‌ای همچون سلطنت ملکه الیزابت دوم، ارج و قرب آن را حتی برای منتقدانش بالا برده است.
صرف نظر از این‌که خواست اکثریت جامعه ایران در دوران پس از جمهوری اسلامی چه خواهد بود، سلطنت اسلامی، با تجربه نسبتا کوتاهش تا همین امروز، نشان داده که از نظر کارکرد سیاسی، مرداری بیش نیست، اما هنوز برای مردم برخی از کشورهای آزاد و پیشرفته، مدل سلطنت مشروطه، یک الگوی زنده و راه‌گشاست.

«دوران امام» چه رنگی بود: سیاه یا طلایی؟

image
بخش تحلیل خودنویس: علی‌رغم تمام بی‌عدالتی‌ها و خلف‌وعده‌هایی که پس از انقلاب ایران از سوی آیت‌الله خمینی شد، برخی از رجال سیاسی کنونی، به ویژه اصلاح‌طلبان، از «دوران طلایی امام» سخن می‌گویند؛ اما این دوران واقعا چه ویژگی‌هایی داشت؟
خلق اصطلاح «دوران طلایی امام»
هر چه از مرگ آیت‌الله خمینی می‌گذرد، این که دوران زمامداری وی دقیقا چه ویژگی‌هایی داشته بیشتر مطرح می‌شود؛ هم از سوی طرفداران و هم از سوی مخالفان.
صرف نظر از قرائت رسمی جمهوری اسلامی از آیت‌الله خمینی که جایی برای نقد بنیانگذار جمهوری اسلامی نمی‌گذارد، برخی از منتقدان کنونی جمهوری اسلامی مثل اصلاح‌طلبان و اهالی جنبش سبز هم می‌کوشند آیت‌الله خمینی را چهره‌ای منطقی و مخالف تندروی معرفی کنند.
این بخش از سیاسیون ایران که خود زاییده جمهوری اسلامی هستند، برای مبارزه با بخش رسمی جمهوری اسلامی، اصطلاح «دوران طلایی امام» را خلق کردند و تلاش کردند خواسته‌های کنونی خود را در آن دوران بگنجانند و آنها را به این وسیله مشروع و قانونی جلوه دهند.
گویی اصلاح‌طلبان راه دیگری جز خلق «دوران طلایی امام» نداشتند و مهم‌ترین شیوه مبارزاتی آنان همین بود.
اصلاح‌طلبان در تمامی انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار شده، چه در آنهایی که حضور داشتند و چه در آنهایی که حضور نداشتند، از «دوران طلایی امام» یاد کرده‌اند.
تاکید کاندیداهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان بر «پیروی از خط امام» بوده که به زعم آنها می‌شد با این روش هم «حکومت» را داشت و هم «مردم» را.
همواره از محمد خاتمی، رئیس جمهوری دوران اصلاحات، به عنوان یکی از یاران و وفاداران آیت‌الله خمینی یاد می‌شود و خود او نیز بر «پیروی از آرمان‌های امام و وفاداری به آنها» تاکید می‌کند.
میرحسین موسوی، کاندیدای معترض به انتخابات سال ۸۸ که از او به عنوان «نخست وزیر امام» یاد می‌شود، نیز در جریان برگزاری این انتخابات، خواستار «بازگشت به دوران طلایی امام» بود و در جریان مناظره‌ انتخاباتی با محمود احمدی‌نژاد به تخطی از ارزش‌ها و آرمان‌های امام در دولت احمدی‌نژاد انتقاد کرد.
اکنون نیز اکبر هاشمی رفسنجانی اظهار نگرانی کرده است که روزبه‌روز از آرمان‌های امام فاصله می‌گیریم.
چندی پیش صادق زیبا کلام، تحلیلگر سیاسی مقیم ایران نیز خبر داده که اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۹۲ چهره‌ای اصلاح‌طلب و «مدافع آرمان‌های امام راحل» معرفی می‌کنند.
برخی اصلاح‌طلبان خارج از ایران نیز هم طی سال‌های اخیر همواره بر «اسلام رحمانی»، «آرمان‌های امام راحل»، «بازگشت به دوران طلایی‌ امام»، «اجرای بدون تنازل قانون اساسی»‌ و «مردمسالاری دینی» پافشاری کرده‌اند.


برخی از ویژگی‌های «دوران طلایی امام»


خلف وعده
اما شاید بتوان «خلف وعده» و «عمل نکردن به تعهدات» را مهم‌ترین ویژگی شخصیتی آیت‌الله خمینی در جریان انقلاب ایران دانست.
این انقلاب با حضور گروه‌های سیاسی مختلف ایران مثل مارکسیست‌ها، ملی‌گراها، لائیک‌ها و جمهوری‌خواهان و در نهایت مذهبی‌ها به پیروزی رسید اما طولی نکشید که آیت‌الله خمینی با قلع و قمع گروه‌های مختلف به «وعده آزادی» عمل نکرد و شیوه «اعدام» را در پیش گرفت.
به گواه تاریخ، آیت‌الله خمینی در ماه‌ها و روزهای نزدیک به بهمن 57 همواره در جمع خبرنگاران بر این موضوع تاکید می‌کرد که هدف او از این مبارزات براندازی نظام سلطنتی ا‌ست و بلافاصله پس از پیروزی این انقلاب به قم خواهد رفت و در آنجا اقامت خواهد گزید و در امور مملکت دخالتی نخواهد کرد.
اما در سخنرانی سی خرداد سال 60 زمانی که در جماران ساکن شده و به عنوان فرمانده کل قوا حکومت می‌کرد، گفت که «در نجف و پاریس یک حرف‌هایی زدم که چنانچه اسلام پیروز شود، روحانیون می‌روند سراغ شغل‌های خودشان، لکن وقتی ما آمدیم و وارد معرکه شدیم دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مساجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می‌رود.»
تأسیس نظام ولایتی
وی «نظام ولایتی» را جایگزین «نظام سلطنتی» کرد: «آقایان بعضىی‌شان می‌گویند: مساله ولایت فقیه، اگر یك مساله تشریفاتى باشد مضایقه نداریم، اما اگر بخواهد دخالت بكند در امور، نه، ما آن را قبول نداریم. اگر متوجه به لازم این معنا باشند، مرتد مى‌شوند.» (صحیفه نور، جلد ۹، صفحه ۲۵۴)
همچنین در جایی دیگر به صراحت اعلام کرد که «مخالفت با ولایت فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است.» (صحیفه نور،ج ۵، ص۵۲۲)
مخالفت با احزاب و مطبوعات آزاد
اما مخالف با احزاب و همچنین شکستن قلم‌های آزاد هم از دیگر «ویژگی‌های دوران طلایی» امام بود.
خمینی تأکید داشت که «تنها یک حزب باید باشد و آن حزب‌الله و حزب مستضعفین است.»
در مورد لزوم محدود شدن مطبوعات نیز گفت: «ما آزادى دادیم به آنها، آزادى مطلق، كه در ظرف این چند ماه قریب دویست‏حزب و گروه و زیاد مطبوعات و مجلات و روزنامه‏ها منتشر شد و هیچ‏كس جلوگیرى نكرد. در عین حالى كه به همه مقدسات ما توهین كردید، در عین حالى كه با حكومت آنطور رفتار كردید، و با اسلام آنطور رفتار كردید در مطبوعاتتان، معذلك به شما تعرضى نشد، تا آنكه فتنه را دیدیم و فهمیدیم كه شما فتنه‏گر هستید بعد از اینكه توطئه شما ثابت‏شد و مردم فهمیدند شما چه اشخاصى هستید، دیگر نمى‏توانیم اجازه بدهیم آزادانه هركارى مى‏خواهید بكنید، شما را سركوب خواهیم كرد.»
تصفیه ادارات
کار به جایی ‌رسید که اندکی بعد بر لزوم تصفیه ادرات از افراد مخالف و حتی زنان «بدحجاب» سخن گفت.
وی در هشتم تیرماه سال ۱۳۵۹ با انتقاد از دولت و شورای انقلاب گفت: «چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول فساد هستند، چرا این‎هایی را که مشغول هستند جوان‎های ما را تباه کنند در این ادارات تصفیه نمی‌کنید.»
تجسس در امور دیگران
کار تصفیه به جایی رسید که وی اندکی بعد از دانش‌آموزان خواست که در کار معلمان خود تجسس کنند و اگر موردی خلاف حکومت دیدند آن را اطلاع بدهند.
وی در پیامی به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۶۱ خطاب به دانش‌آموزان گفت: «دانش‌آموزان عزیز باید با کمال دقت اعمال و کردار دبیران و معلمین را زیر نظر بگیرند که اگر خدایی ناکرده در یکی از آنها انحرافی ببینند بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمایند. فرزندان عزیزم در صورتیکه مشاهده کردند که بعضی از دشمنان در لباس دوست و همشاگردی میخواهند آنان را جذب گروه خود کنند به مقامات مسئول معرفی نمایند وسعی کنند اینکارخود را به صورت مخفی انجام دهند.»
و حتی با تأکید بر لزوم جاسوسی و در واقع تجسس در زندگی خصوصی دیگران گفت: «اسلام را همه باید حفظ کنیم. یک بیچارهای به من نوشته بود که شما گفتید همه اینها را باید تجسس کنید، خوب در قرآن که می‌فرماید لاتجسسوا... وقتی که اسلام در خطر است همه شما موظفید که با جاسوسی حفظ کنید اسلام را.» (صحیفه نور، ج۱۵،ص۱۰۰-۱۰۱)
مخالفت با موسیقی
شاید موارد بسیاری را بتوان نام برد که مدافعان «آرمان‌های امام راحل» هرگز در این سال‌ها درباره آنها سخن نگفته‌اند.
از جمله نظر آیت‌الله خمینی نسبت به موسیقی است: «اگر بخواهید مملکتتان یک مملکت صحیح باشد موسیقی را حذف کنید نترسید که از اینکه به شما بگویند کهنه‌پرست شده‌اید.» (صحیفه نور جلد ۸ صفحه ۱۹۷ تا صفحه ۲۰۱)
حجاب اجباری
اما شاید از همه اینها جالب‌تر تغییر دیدگاه وی نسبت به زنان و نادیده گرفتن نقش و اهمیت آنها در انقلاب و در جامعه ایران باشد.
آیت‌الله خمینی که در روزهای نزدیک به بهمن ۵۷ در پاریس به خبرنگاران از آزادی حجاب گفته بود اندکی پس از به قدرت رسیدن در پاسخ به اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی که از او در مورد دلیل اجبار حجاب زنان در ایران پرسیده بود، گفت: «اولا این که این یک اختیاری است برای آن‌ها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقی دارید که اختیار را از دست‌شان بگیرید؟ ما اعلام می‌کنیم به زن‌ها که هرکس چادر می‌خواهد یا هرکس پوشش اسلامی، بیاید بیرون. از ۳۵ میلیون جمعیت ما ۳۳ میلیونش بیرون می‌آید. شما چه حقی دارید که جلو این‌ها را بگیرید؟ این چه دیکتاتوری است که شما نسبت به زن‌ها دارید؟ و ثانیا این که ما یک پوشش خاصی را نمی‌گوییم. برای حدود زن‌هایی که به سن و سال شما رسیده‌اند هیچ چیزی نیست. ما زن‌های جوانی که وقتی ایشان آرایش می‌کنند و می‌آیند، یک فوج را دنبال خودشان می‌کشند، این‌ها را داریم جلوشان را می‌گیریم. شما هم دل‌تان نسوزد.» (کتاب گفت‌وگوهای اوریانا فالاچی)
علیرغم وعده آیت‌الله خمینی مبنی بر آزادی حجاب زنان، وی شانزدهم اسفند ۱۳۵۷ در جمع طلاب قم اعلام کرد: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه این‌که خودشان را بزک کنند. زن‌ها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار می‌کنند. زن‌ها باید وضع خودشان را عوض کنند... به من گزارش داده‌اند که در وزارتخانه‌های ما زن‌ها لخت هستند و این خلاف شرع است. زن‌ها می‌توانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»
این سخنان به‎سرعت با تظاهرات اعتراض‎آمیز جمعی از زنان تهرانی در مناطق شمال، مرکز و غرب شهر مواجه شد، به‎طوری که عکس این تظاهرات در کنار تیتر یک روزنامه‌های ۱۷ اسفند قرار گرفت: «خواست امام این است که حجاب اسلامی در مملکت باید رعایت شود.»
پس از آن وی با تاکید بیشتر بر اجباری بودن حجاب برای زنان اعلام کرد که: «... اسلام نمی‌گذارد که لخت بروند توى این دریاها شنا کنند. پوست‎شان را می‌کند!...که بعد از این‌که مى‎رفتند زن و مرد در دریا، زن‎ها همان‎طور لخت می‌آمدند توى شهر! مردم هم جرات نمی‌کردند حرف بزنند. امروز اگر یک همچون چیزى بشود، این‎ها را ما خواهیم تکلیف‎شان را معین کرد. ...ما تا زنده هستیم، نمی‌گذاریم این آزادی‎هایى که آن‎ها می‌خواهند، تا آن اندازه‏اى که می‌توانیم، آن آزادی‌ها تحقق پیدا کند.» (صحیفه نور، ج‏۸، ص: ۳۳۹)
و قانون مجازات اسلامی بعد از همه این فراز و نشیب‌ها و در آبان‎ماه ۱۳۶۲ در شرایطی به تصویب رسید که پیش از آن، زنان عملا در عرصه عمومی محجبه شده بودند. بر اساس این قانون، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شوند.
مخالفت با حق رأی زنان
هرچند سال‌ها قبل او نظر زن‌ستیزانه خود را در نامه به محمد رضا شاه پهلوی در مهرماه ۱۳۴۱ اعلام کرده است.
آیت‌الله خمینی در این نامه رسما با اعطای حق رأی به زنان مخالفت کرده و گفته: «دولت در انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اسلام را در رای دهندگان و منتخبین شرط نكرده و به زن‌ها حق رای داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است.»
گرچه بعدا در جمهوری اسلامی به اقتضای شرایط، آیت‌الله خمینی نتوانست حق رأی را از زنان بگیرد.
حال با تمام این اتفاقات و اظهارات، سخن گفتن از «دوران طلایی امام» حتی به قصد مبارزه با حاکمان کنونی ایران، به چه معناست؟

ادعاهای جدید رضا ملک

image
رضا ملک، از مدیران سابق وزارت اطلاعات که هم‌اینک زندانی نظام است، از طریقی آخرین نامه خود را به بیرون از زندان فرستاده و مدعی است بر اساس شواهد که فرزند محسن رضایی به‌دست ماموران امنیتی نظام کشته شده است. ملک در این نامه، ادعاهای متعددی درباره مسائلی از جمله ترورهای خارج از کشور، سقوط هواپیمای مسافربری در لاکربی، ترور رفیق حریری، سفر ملا محمد عمر، لاریجانی‌ها و حوزه دیگر ادعاهایی طرح کرده که ضمیمه این گزارش است.

زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ فردی را با ریش‌ها و موهای بلند به خاطر دارند. زمانی که مسوولین زندان موها و ریش‌های او را به زور کوتاه کردند مشخص شد که سنش جوانتر از چیزی است که با موهای بلند نشان می‌دهد.

هر کس از او درباره اتهامش می‌پرسد با جمله ای متفاوت رو به رو می‌شد. بعدها به تعدادی از زندانیان گفته بود این اتهام را به شوخی ذکر می‌کند تا قداست رهبری جمهوری اسلامی را بشکند.

به زندانیان می گوید که زندان و آزادی فرقی برایش ندارد چرا که وزارت اطلاعات زندگیش را متلاشی کرده است و دیگر کسی را ندارد. برای همین وقتی که بند ۳۵۰ تلفن داشت تنها مدتی به نوه‌اش زنگ می‌زد و وقت تلفنش را به دیگران می‌داد. به زندانیان دیگر می‌گفت مامورین وزارت اطلاعات همسرش را وادار کرده‌اند که طلاق بگیرد و دیگر در بیرون زندان کسی منتظر او نیست.

در روزهای ملاقات هم ملاقاتی نداشت. نام او در لیست زندان البته «غلامرضا مکعیان» بود.مشهور بود که از مدیران وزارت اطلاعات بوده است و در افشای قتل‌های زنجیره ای نقش داشته است. در مدتی هم که در زندان بود تعدادی فیلم از بند امنیتی ۲۰۹ اوین را ضبط و به بیرون منتقل کرده است. به تعدادی از زندانیان هم گفته بود که دلیل اصلی بازداشتش انتشار فیلم‌های شکنجه متهمان قتل های زنجیره‌ای بوده است.

آنچه که زندانیان درباره آن اتفاق نظر دارند این است که مسوولین وزارت اطلاعات و قوه قضائیه دستوری از بالا برای برخورد با او دارند و به این زودی‌ها ول کن او نیستند چرا که هر زمان نزدیک به پایان حکمش می‌شود یک حکم جدید برای او صادر می‌کنند تا از زندان آزاد نشود. پس از اینکه مدتی در بند ۳۵۰ زندان اوین بود و زندانیان سیاسی داستان او را فهمیدند مجددا به بندهای عادی زندان منتقل شده است.

ملک در نامه ۱۲ صفحه‌ای خود به برخوردهای ماموران و روش‌های بازجویی‌شان اشاره کرده است.

سال گذشته نیز از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به تحمل یک سال زندان دیگر و ۵۰ ضربه شلاق، محکوم شد.

باید توجه داشت که راهی برای بررسی کامل ادعاهای نویسنده نامه وجود ندارد و این زندانی سال‌هاست که از دسترسی به اطلاعات خارج از زندان محروم بوده است، اما خوانندگان محترم می‌توانند متن کامل نامه را به شکل «پی-دی-اف» ملاحظه و مطالعه کنند.
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم

انتشار یک خاطره «خرافه گونه» درباره خمینی

image
به دنبال ادعای «یا علی» گفتن آیت الله خامنه‌ای به هنگام تولد، این ادعا مطرح شده که آیت الله خمینی پیش از مرگ خواب «حضرت علی» را دیده وامام اول شیعیان در خواب به ناحیه راست بدن «امام» دست کشیده و ناراحتی او را در قبر رفع کرده است.
خبرآنلاین به نقل از آشتیانی در کتاب «برداشت‌هایی از سیره امام خمینی» نوشته است: «حاج احمد آقا چند روز بعد از ارتحال امام از قول مادرشان نقل می‌کرد: حدود یک ماه و نیم قبل از عمل جراحی، حضرت امام خوابی دیدند و آن خواب را برای همسرشان تعریف کردند و متذکر شدند که در زمان حیاتم راضی نیستم برای کسی تعریف کنید.


وی افزود: ایشان خواب دیده بودند که فوت کرده‌اند و حضرت علی ایشان را غسل و کفن کردند و بر ایشان نماز خواندند و سپس حضرت امام را در قبر گذاشتند و از ایشان پرسیدند: «حالا راحت شدید؟» امام فرمودند: «در سمت راستم خشتی است که ناراحتم می‌کند.» در این موضع حضرت علی دستی به ناحیه راست بدن امام کشیدند و ناراحتی امام رفع شد.»

این گونه خاطرات که به خرافه شبیه است، صرفا هدف مقدس نمایی دارد و به هیچ گونه قابل تأیید نیست.

برفرص وقوع چنینی خوابی نیز، هیچ ارزشی و اعتباری به آیت الله خمینی اضافه نمی‌شود.
پیشتر نیز درباره آیت الله خامنه‌ای گفته شده بود که وی موقع تولد «یاعلی» گفته است.

تصویری از مجلس: فقط در ایران

image
در جلسه علنی امروز مجلس ایران، رای‌گیری برای نهایی کردن اعضای هیات رئیسه دائم مجلس نهم انجام شد که علی لاریجانی توانست با ۱۷۷ رای بر رقیبش، غلامعلی حدادعادل با ۸۹ رای پیروز شود و به مدت یک‌سال رییس دائم مجلس نهم شود.
بازتاب: حدادعادل ضایع شد

به گزارش
خبرگزاری مهر جلسه علنی امروز مجلس در حالی برگزار شد که پیشتر، گمانه‌زنی‌ها بر آن بود آقای حدادعادل در انتخاتاب دائم هیات رییسه شرکت نخواهد کرد؛ چراکه براساس تاریخ مجلس، معمولا روسای موقت مجلس، بدون رقیب در انتخاب هیات رییسه دائمی مجلس شرکت می‌کنند.

اما حداد عادل که پای وی نیز در جریان مسابقه‌ی فوتبالی شکسته بود؛ با دشداشه و عصا به مجلس آمد تا بازهم کاندیدا شود بلکه این بار پیروز شود. اما بازتاب نوشت حدادعادل آدم سیاسی نیست و دوستانش بار دیگر او را «ضایع» کردند.
بازتاب در این خصوص نوشت: «به نظر می‌رسد برخی درصدد ضایع کردن تاریخی حداد در لباس دوست هستند، چرا که با زدن تیتر هماهنگ «لاریجانی برای یک سال رییس مجلس شد»، در پرده عنوان کرده‌اند سال بعد دوباره همین بساط را راه خواهند انداخت و لابد موجه‌ترین کاندیدای‌شان که حدادعادل است را جلو هل می‌دهند.»
آقای شاخ‌گذار! دبیر هیات رییسه مجلس

این تصویر علی‌رضا منادی است؛ منتخب مجلس نهم که تصویر وی در حالی که برای یک نماینده دیگر شاخ گذاشته است پیشتر منتشر و سوژه‌ی رسانه‌ها شد.

حالا وی با ۱۴۰ رای به عنوان دبیر هیات رییسه مجلس نهم انتخاب شد!

گفتنی است در انتخابات هیات رییسه مجلس نهم، شش نفر به عنوان دبیران هیات رییسه انتخاب شدند که عبارتند از: «جواد جهانگیرزاده، حسین سبحانی‌نیا، محمد حسن فرهنگی، شاهین محمدصادقی، علی‌رضا منادی و محمد دهقان»

سپاه به دنبال تعیین رئیس جمهوری بعدی

image
بخش تحلیل خودنویس: سال آینده گروهی از کاندیداها یا سپاهی‌اند، یا بخش‌هایی از سپاه از آنها حمایت می‌کند. یک سال مانده به خرداد ۱۳۹۲، خودنویس به بررسی برخی از این چهره‌ها پرداخته است؛ چهره‌ای از جمله حداد عادل، ضرقامی، قالیباف، علی لاریجانی، سعید جلیلی و دیگرانی که شاید تا سال دیگر از دیره حدس و گمان نیز خارج شوند.

باور کنیم یا نه زنگ انتخابات رياست جمهوري يازدهم، نواخته شده است. در اين ميان اما سپاه پاسداران كماكان مايل است در اين انتخابات نقش عمده‌ای داشته باشد. سوگيري حركت سرداران سپاه حكايت از آن دارد كه می‌خواهند اصول‌گرايان منتقد را هم از سرراه بردارند. سردار ابراهیم جباری فرمانده سپاه ولي امر ‌ در سوم خرداد درمراسم گرامیداشت سالروز فتح خرمشهر با انتقاد از عملکرد ساکتان فتنه، گفت كه "خواصی که چند ماه مولای ما را تنها گذاشتند نیز جزو ریزش‌ها بودند ولی مردم در صراط مستقیم با تأسی از مکتب امام راحل، شهدا و مقام معظم رهبری از مولایشان دفاع کردند و با حضور در صحنه به روشنگری پرداختند.مردم در صف این خواص بی‌بصیرت و دنیاطلب نیستند و با آگاهی در مسیر ولایت قرار گرفتند."


ساكتان فتنه و خواص بي بصيرت در سخناني از اين دست بيشتر متوجه قاليباف شهردار تهران و قاليباف رييس مجلس است. ضد حمله اين دست از مواضع، سخنان مطهري در مجلس شوراي اسلامي بود كه برخي فرماندهان نظامي سپاه پاسداران را متهم به دخالت در انتخابات كرد كه از سوي بنيانگذارجمهوري اسلامي ايران منع شده بودند.


هر چند روابط عمومي سپاه پاسداران اعلام كرد كه اقدام به شكايت از مطهري می‌كند ولي در واكنش مجدد، مطهري اعلام كرد كه در صورت ادامه اين روند اسامي فرماندهاني كه در انتخابات دخالت كرده‌اند را منتشر خواهد كرد. رييس مجلس علي لاريجاني هم در يك نطق سياستمدارانه تنها به اين امر اكتفا كرد كه آقاي مطهري بهتر بود امر به معروف را با زبان بهتري مطرح می‌كرد. اما همه اصول‌گرايان چه منتقدين و چه تندروها از منظر پايگاه اجتماعي نيازمند جلب آراء طبقه متوسط هستند. اين موضوع در انتخابات آينده نقش تعيين كننده‌ای برعهده خواهد داشت.صادق زیباکلام كه به نقطه ضعف اصول‌گرايان به ويژه اصولگراهاي منتقد دولت پي برده تاكيد دارد که اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده باید حول محور محمد باقر قالیباف اجماع کنند.


نظرات او كه در نشریه شما ارگان حزب موتلفه منتشر شده می‌گوید:"اجماع اصلاح‌طلبان باید بیاید و پشت قالیباف قرار بگیرد خدمتی که قالیباف می‌تواند برای امیال و آرزوهای اصلاح‌طلبان انجام بدهد، در چهار سال ریاست جمهوری‌اش از تیر ماه ۹۲ به بعد، یک‌دهم و یک‌صدمش را یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب نمی‌تواند انجام بدهد"وی همچینین از سید محمد خاتمی در خواست کرد که برای در نظر گرفتن کمک به اصلاحات از آقای قالیباف حمایت کنند.زيبا كلام به خوبي می‌داند كه تيم احمدي نژاد به توزيع يارانه‌ها و جذب آراء مردم براي ادامه قدرتش توسط نيروهاي جايگزين همچون مهندس نيكزاد دلبسته و بر اساس پروژه‌های انجام شده در حوزه وزارت راه و مسكن و شهرسازي معتقدند بي ترديد آراء زيادي از كساني كه از طرح مذكور منتفع می‌شوند را به خود جذب كند. تيم احمدي نژاد پايگاه اصلي خود را در طبقه فرودست می‌داند و رياست جمهوري بارها در سخنراني خود براين امر تاكيد داشته است.ولي كارشناسان معتقدند كه گراني‌های بيش از اندازه منجربه ريزش آراء احمدي نژاد در طبقه فرودست شده و او سعي دارد كه با طرح شعارهاي ملي گرايانه آراء اين بخش از جامعه را به خود اختصاص بدهد.


عصر ایران به نقل از خبرگزاري رويترز نوشت كه کمپ احمدی‌نژاد می‌داند که به دلیل ایستادن در مقابل روحانیون و بسیاری از دینداران جامعه، تعداد زیادی از حامیان خود را از دست داده‌اند و به همین سبب به ملی گرایان امید بسته اند.می توان پیش بینی کرد که ۱۰ تا ۱۵ میلیون رای به سود مخالفان احمدی‌نژاد به صندوق‌ها ریخته خواهد شد.


با اين همه، همه جناح‌های موجود در جريان اصولگرايي اعم از منتقدين، جبهه پايداري و و هواداران دولت سعي دارند با چراغ خاموش و هر يك با چند كانديدا وارد عمليات تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري شوند. از اين رو در اين روزها شايعه‌ها و تاييدها و تكذيب‌ها بيش از گذشته رواج دارد.

الف- كانديداهاي هوادار دولت

اسامي زيادي در اين حوزه وجود دارد، به عنوان مثال در شايعه هايي كه در باره اسامي كانديداها مطرح شده نام سردار سليماني هم به چشم می‌خورد. ولي تاكنون او در اين باره اظهار نظري نكرده و در محافل سياسي ايران نيز تا كنون از او به عنوان كانديداي رياست جمهوري نامي برده نشده است.غلامعلي حداد عادل، الهام، ضرغامي، نيكزاد، باقري لنكراني و ولايتي بيشترين اسامي هستند كه در ليست‌های اعلام شده نامشان تكرار شده ودر محافل سياسي ايران از آنان به عنوان كانديداهاي احتمالي رياست جمهوري ياد شده است.


۱-غلامعلي حداد عادل از كانديداهاي طيف اصول‌گرايان به شمار می‌رود. او در دفتر فرح پهلوي از شاگردان سيد حسين نصر بود. به گفته مطهري او در ايجاد اختلاف ميان اصول‌گرايان جبهه متحد نقش تعيين كننده‌ای داشته و در نهايت كانديداي رياست مجلس از سوي جبهه پايداري رقيب اصلي جبهه متحد در مجلس شد. حداد عادل در مجلس هفتم راه مماشات با احمدي نژاد را در پيش گرفت تا جايي كه به دليل تضعيف جايگاه مجلس، اصول‌گرايان ترجيح دادند تا علي لاريجاني را در انتخابات هيات رييسه مجلس جايگزين او سازند. او همه امور خود را با رييس شوراي راهبردي دفتر آيت الله خامنه‌ای، مجتبي خامنه‌ای كه دامادش هم هست هماهنگ می‌كند تا نكند سخني خارج از سياست‌های دفتر گفته باشد. با اين همه به گفته عباسپور یکی از اختلاف نظرهای جبهه متحد و جبهه پایداری بر سر قرائت از مواضع رهبر انقلاب در نوع اتحاد بود. تاکید آیت​الله مهدوی​کنی بر این نکته بود که نظر ولی​فقیه بر وحدت کامل است اما جبهه پایداری با این قرائت که میان وحدت فلسفی و وحدت سیاسی تفاوت وجود دارد، زیر بار چنین وحدتی نرفت. از اين منظر ناظران سياسي معتقدند كه گرايش حداد عادل به جبهه پايداري كه به نوعي محصولي وزيركشورسابق احمدي نژاد در آن دست بالا را دارد، می‌تواند چرخش حسابشده وي به اين جبهه تلقي شود.

هم اکنون جمعیت ایثارگران به دبیر کلی سردار پاسدار حسین فدایی و جمعیت ره‌پویان انقلاب اسلامی به دبیرکلی سرهنگ پاسدار علیرضا زاکانی احزاب و گروه های نزدیک به حداد عادل را تشکیل می‌دهند. فریدالدین حداد عادل فرزند حداد نیز نقش مشاور راهبردی حداد عادل در حوزه رسانه ای را ایفا می‌کند و سایت هایی مانند جهان نیوز و نشریاتی مانند پنجره با مدیریت مستقیم وی مشغول فعالیت رسانه ای هستند. گفته می‌شود فریدالدین حداد عادل مامور اصلی تخریب رسانه ای سید حسن خمینی است. چرا که وی را رقیب آینده مجتبی خامنه‌ای می‌داند و تقریبا تندترین مواضع علیه سید حسن خمینی در رسانه های تحت نظر فرید حداد عادل اتخاذ می‌شود. برخی از نظامیان از جمله سردار محمد رضا نقدی فرمانده بسیج و حسین طائب فرمانده حفاظات اطلاعات سپاه از جمله حامیان جدی حداد عادل برای نامزدی در انتخابات آتی ریاست جمهوری هستند.


۲-غلامحسین الهام که پیش از این انتخابات مجلس نهم را مقدمه ریاست جمهوری یازدهم خوانده بود به تشریح برنامه های تشکل متبوعش در این زمینه پرداخت.مشاور حقوقی رییس جمهور و عضو جبهه پایداری در گفت وگویی که ایسنا منتشر کرد با بیان این‌که «برای ریاست جمهوری آینده افرادی از گفتمان جبهه پایداری ظهور پیدا خواهند کرد»، ادامه داد: «جبهه پایداری دور برگردان ندارد، افرادی که بخواهند در گفتمان انحراف ایجاد کنند تحمیلی هستند.» حالا اخبار رسانه‌ها حاكي از آن است كه او يكي از گزينه‌های جبهه پايداري براي انتخابات رياست جمهوري است. همسراو فاطمه رجبي است.


۳- عزت الله ضرغامي رئیس کنونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است که از سوم خرداد ۱۳۸۳ این سمت را بر عهده دارد. وی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا شرکت داشتند و پيشنهاد اشغال سفارت شوروی را دادند که با مخالفت بقیه دانشجویان و مقامات وقت روبرو شد. وي در انتخابات رياست جمهوري اسلامي تا آن جا جانب احمدي نژاد را گرفت كه در نهايت منجر به كاهش مخاطبان صدا وسيما تا زير ۴۰ درصد و كاهش درآمد بخش آگهي‌های اين سازمان شد. او سازمان خود را يكي از سازمان‌های پيشرو در اجراي طرح تفكيك جنسيتي می‌داند. خبرآنلاين در اين باره می‌نويسد «چندی قبل یکی از دوستان روزنامه‌نگار که با یکی از شبکه­‌های تلویزیونی همکاری دارد، در تماسی با من گفت که دستورالعملی از طرف یکی از مدیران بالای سازمان صدا و سیما به مدیران شبکه‌ها ابلاغ و از آنها خواسته شده که هنگام اجرای برنامه‌ها از مجری زن برای گفت وگو با مصاحبه شونده مرد استفاده نکنند و بالعکس اگر گفت و گو شونده زن باشد، مجری مرد نباید با او بر سر یک میز بنشیند.»


۴- علی نيكزاد وزير راه وشهرسازي است. منتقدان وي می‌گويند كه وي بودجه‌های راه و ترابري را به حوزه مسكن برده بيشتر پروژه‌های عمراني در اين حوزه تعطيل شده اند. نيكزاد طراح مسكن مهر است و براي اين منظور بيش از ۵۰ بار سفر استاني داشته به نحوي كه در كارنامه وي می‌گويند مكاني نيست كه پروژه مذكور كلنگ خورده باشد و او به آن جا سفرنكرده باشد. نيكزاد بارها در محافل مختلف اعلام كرده سفرهاي استاني وي تا آن اندازه بوده كه افكارعمومي از وي شناخت كافي براي راي دادن در انتخابات رياست جمهوري به دست آورده است. ناظران سياسي می‌گويند احمدي نژاد تمايل دارد با يكي از كانديداهاي ذكر شده به گونه‌ای انتخابات رياست جمهوري را به پيش ببرد تا بتواند صحنه شطرنج بازي پوتين – مدودف را در ايران پياده كند.

از علی نیکزاد به عنوان گزینه مورد نظر احمدی‌نژاد برای انتخابات آتی ریاست جمهوری یاد می‌شود. نیکزاد پیشتر استاندار اردبیل بوده و آذری است. نزدیکانش معتقدند وی می‌تواند آرای طبقات فرودست جامعه بعلاوه آذری زبان‌ها را کسب کند و از گزینه های جدی آنتخاباتی آتی باشد. برخی از نزدیکانش هم اکنون فعالیت های انتخاباتی خود را در ساختمان مرکزی وزارت راه و شهرسازی آغاز کرده اند.

۵- باقر لنکراني سخنگوي جبهه پايداري است. وزير جوان کابينه نهم که يك بار احمدي نژاد در يک مصاحبه تلويزيوني او را از فرط علاقه «هلو» خوانده بود که می‌توان او را خورد. با اين همه خبرهايي رسيده حاكي از آن است كه درآخرين روز‌های دولت نهم ميان او و احمدي‌نژاد اختلافاتي رشد كرده كه منجر به حذف او از ليست وزراء براي دولت دهم شده است. از اين رو شايد بتوان گفت در حال حاضر تيم احمدي‌نژاد كمتر به لنكراني می‌انديشد هر چند در روزهاي گذشته نام وي درشمار برخي از چهره‌های مطرح براي رياست جمهوري زمزمه می‌شود. در ميان اطرافيان رييس جمهوري و محافل وابسته به جبهه پايداري در حال حاضر نام او به عنوان شانس ورود به رقابت‌های رياست جمهوري مطرح است. چهره هایی مانند حمید رسایی و روح الله حسینیان از نمایندگان جبهه پایداری در مجلس حامی نامزدی باقری لنکرانی هستند و سایت رجانیوز که وابسته به صادق محصولی است اخیراً تبدیل به تریبون باقری لنکرانی شده است. گفته می‌شود وی در صورت موفقیت صادق محصولی را به عنوان معاون اول خود معرفی خواهد کرد.


۶- علي اكبر ولايتي مشاور رهبر ايران وتكنوكرات ميانه رويي است كه در حوزه سياست خارجي از عنفوان جواني فعاليت داشته و وزيرامور خارجه دولت ميرحسين موسوي در زمان جنگ بوده است. چند روز پيش نيز خبري مبني بر حمايت هاشمي رفسنجاني از دكتر ولايتي در انتخابات رياست جمهوري سال آينده منتشر شد. در كنار اين خبر دكتر ولايتي هم در پاسخ به خبرنگاران موضع روشني درباره آمدن يا نيامدن به صحنه انتخابات اظهار نكرد. اما بلافاصله روزنامه جمهوري اسلامي نوشت آيت الله هاشمي رفسنجاني هيچ اظهار نظري در باره رياست جمهوري آينده نكرده است. به گزارش اين روزنامه محافل مطلع نزديك به آيت الله هاشمي رفسنجاني ضمن تكذيب اين خبر می‌گويند كه ايشان اصولا در زمينه رياست جمهوري آينده تاكنون اظهار نظري نكرده اند.البته كارشناسان معتقدند حضور کمرنگ ولايتي در عرصه‌های سياسي واحتمالا سن بالاي وي شانس او را براي تثبيت کانديداتوري اش کاهش می‌دهد. حاميان ولايتي در جبهه اصولگرايي می‌تواند در چارچوب جبهه متحد تعريف شوند ولي براي راي آوري او نيز نيازمند پشتوانه راي هاشمي رفسنجاني است به همين دليل شايعه حمايت هاشمي از وي در هفته گذشته قوت گرفت.

برخی از تحلیلگران در ایران از علی اکبر ولایتی به عنوان فردی که می‌تواند سبب اتحاد مجدد خامنه ای و هاشمی رفسنجانی شود یاد می‌کنند. به عقیده این افراد هاشمی رفسنجانی معتقد است یک بار وی از خاتمی حمایت کرده و خاتمی سبب ناراحتی آیت ا... خامنه ای شده است و یک بار خامنه ای از احمدی‌نژاد حمایت کرده که سبب ناراحتی هاشمی شده است. پس بهتر است پس از ۱۶ سال اختلاف اینک بر سر گزینه‌ای چون ولایتی به تفاهم برسند و رئیس جمهوری روی کار بیاید که با هر دو طرف دوست باشد.


۷- سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی است که برخی از نظامیان بر ساده زیستی و رویکردی که انقلابی خوانده می‌شود تاکید دارند. گفته می‌شود سعید جلیلی نیز در میان فرماندهان سپاه پاسداران حامیانی جدی دارد. اما آیت ا... خامنه‌ای معتقد است که او از توانایی مدیریت کافی برخوردار نیست و جلیلی را برای چنین پستی ضعیف می‌داند. حتی گفته می‌شود بعد از مذاکرات اخیر هسته‌ای سعید جلیلی بار دیگر به ضعف در دیپلماسی و مذاکره متهم شده است.

ب- كانديداهاي اصول‌گراي منتقد دولت

اصول‌گرايان منتقد دولت، داراي يك ويژگي عمده اند: آنان برخلاف اصول‌گرايان وابسته به جبهه پايداري و هوادار دولت، راي مردم و پايگاه اجتماعي را يك عامل بسيار مهم براي تغييرات مورد ملاحظه قرار می‌دهند. از اين نظر ميان اصول‌گرايان منتقد دولت و اصلاح‌طلبان نزديكي بسيار زيادي مشاهده می‌شود.اين كانديداها شامل مصطفي پورمحمدي، قاليباف، لاريجاني و محسن رضايي می‌شوند.


۱-مصطفي پورمحمدي نخستين وزير كشور دولت نهم، اگر چه در خط مشي سياسي و مخالفت با اصلاح‌طلبان نزديکي بيشتري به گروه اول دارد اما برکناري وي از وزارت کشور توسط محمود احمدي نژاد و سپس انتقادات تند وتيزش در مقام رياست بازرسي کل کشور از فعاليت‌های دولت، او را در اين گروه قرار داده است و همين موضوع نيز سبب شد که برخي نام او را براي رياست جمهوري حتي پيش از برگزاري انتخابات دهم زمزمه کنند. پورمحمدي و سازماني كه اورياستش را برعهده دارد يعني سازمان بازرسي كل كشور، در سنوات گذشته بيشتر گزارش‌ها در باره تخلفات و قانون گريزي دولت نهم و دهم را به سطح رسانه‌ها كشانده است.


۲--قاليباف مديركارآمد اصول‌گرايان است. عملكرد او و تيم همراهش در بين ۵ شهر برتر دنيا در زمينه توسعه حمل و نقل پايدار انتخاب شد. اين انتخاب ناشي از توسعه حمل و نقل عمومي و توجه به گسترش كيفي و كمي اين بخش است. او طرح‌های كرباسچي در حوزه شهري را كاملا مديريت و ادامه داده است.برخي از تحليل گران معتقدند قاليباف با حضور در شهرداري تهران به دنبال اثبات توانايي‌های خود و تمرين مديريت در سطح کلان است. شاخص‌های مديريتي نزديك به اصلاح‌طلبان باعث شده صادق زیباکلام تحلیل گر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه تهران در گفت و گو با «شما» ارگان حزب موتلفه اعلام كند که اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده بهتر است حول محور محمد باقر قالیباف اجماع کنند زيرا«خدمتی که قالیباف می‌تواند برای امیال و آرزوهای اصلاح‌طلبان انجام بدهد، در چهار سال ریاست جمهوری‌اش از تیر ماه ۹۲ به بعد، یک‌دهم و یک‌صدمش را یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب نمی‌تواند انجام بدهد.» وی همچینین از سید محمد خاتمی در خواست کرد که برای در نظر گرفتن کمک به اصلاحات از آقای قالیباف حمایت کنند. او در برابر حوادث بعد از انتخابات ۸۸ سكوت كردو از سوي تندروهاي اصولگرا همچون حداد عادل و جمعيت ايثارگران ( حسين فدايي) و جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي وابسته به زاكاني به همراه محسن رضايي ساكتين فتنه نام گرفت.


۳- محسن رضايي آخرين مواضع اش در باره حوادث پس از سال ۸۸ است. او در آخرين اظهارنظراتش اعلام كرده كه «سال ۸۸ مردم اعتراض داشتند و علت اصلي فتنه سوء مديريت بود...اگر مسوولان نظام با سوء مديريت با آن برخورد نمي كردند فتنه به وجود نمي آمد.» سخنان تند او در مخالفت با ادامه رياست جمهوري احمدي نژاد در زمان تبليغات انتخاباتي و اعتراضات او پس از انتخابات نيز گروه اصول‌گرايان وابسته به جبهه پايداري و دولت را نسبت به او حساس کرده است. رضایی به ناگهان پس از انتخابات تغییر فاز داد و به شدت علیه کروبی و موسوی موضع گیری کرد. این موضع گیری‌ها چنان تند بود که بسیاری از اصلاح‌طلبان وی را متهم به بی انصافی کردند و مدعی شدند رضایی برای خوش آمد آیت ا... خامنه ای حاضر است دست به هر کاری بزند. اما این حملات اصولگرایان تندرو را راضی نکرد. چرا که به عقیده آنان این حملات تند به کروبی و موسوی بیشتر از آنکه برای خوش آمد ایت ا... خامنه ای باشد تلاشی آشکار برای بقا در قدرت محسوب می‌شود و لذا از دید این گروه از اصولگرایان محسن رضایی فردی است شیفته قدرت.


۴-علي لاريجاني اين روزها بسيار متفاوت تر از گذشته اظهار نظر می‌كند. رئيس مجلس هشتم به قوه مقننه رفت تا مشق رياست مجلس را نيز در کارنامه خود داشته باشد. اين كه لاريجاني براحزاب و آزادي به عنوان آب حيات تاكيد دارد نشان دهنده نزديك شدن او به شعارهاي اصلاح‌طلبان دارد. هنگامي كه مطهري در مجلس سخن از دخالت فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب كرد او تنها به اين تذكر اكتفا كرد كه بهتر بود امر به معروف مطهري با لحن ملايم تري بيان شود. او ريشه پارلمان را در مشروطه جستجو می‌كند و سعي دارد.

با این حال برخی از موضع گیری های لاریجانی در کسوت ریاست مجلس هشتم به زیانش شده است. حمایت از حسینی وزیر اقتصاد در جریان استیضاح وی از جمله نکاتی است که سبب بروز اتهاماتی به لاریجانی شد. برخی از رسانه‌ها ادعا کردند لاریجانی به دلیل نقطه ضعف هایی که خودش و برادرانش نزد احمدی‌نژاد دارند گاهی ناچار است در برابر وی کوتاه بیاید.

ولي نبايد فراموش كرد كه در گروه منتقدان دولت، به ويژه لاريجاني، رضايي و قاليباف، ريشه خود را در مشروطيت و حركت احياء گري ديني جستجو می‌كنند. ولي در نهايت اين تحليل هفته نامه انصارحزب الله درباره «گروگان گرفتن دولت یازدهم توسط احمدی‌نژاد» بسيار به جا به نظر می‌رسد. اين هفته نامه تاكيد دارد كه «سیاست‌های دولت آقای احمدی‌نژاد، دولت یازدهم را به گروگان می‌گیرد. گروگان گرفتن دولت‌ها را در نظام سیاسی به استراتژی زمین سوخته، در ادبیات نظامی نیز تشبیه می‌کند.تعبیر به گروگان‌گیری دولت‌ها ناشی از دست دادن قدرت عمل و ابتکار در دولت‌های آینده است. هر دولتی و یا هر نامی سر کار بیاید ناچار است مسیری را باید برود که دولت نهم و دهم رفته است. این پیش‌بینی برای دولت یازدهم در ابعاد ملی و با توجه به ملاحظات اقتصادی - سیاسی بسیار نگران‌کننده است.»


با اين ملاحظه بايد منتظر بمانيم تا ببنيم برنامه‌های هر يك از كانديداهاي دوجناح براي زمين سوخته مذكور چيست؟