سال گذشته، سال جهاد اقتصادی بود و امسال سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی». فریدون خاوند معتقد است که دلیل این نامگذاریها این است که خامنهای «در دنیای خاص خود زندگی میکند». خاوند معتقد است که راه بهبودی اوضاع اقتصادی این نیست که مردم قربانی دهند یا قربانی شوند بلکه باید فضای امنیت و اعتماد داخلی و بین المللی ایجاد شود و با یک سلسله اقدامات تدریجی ایرن به شکلی عادی جایگاه خود را در اقتصاد بین المللی پیدا کند.
فریدون خاوند معتقد است که اصولا به کار بردن کلمه جهاد برای اقتصاد درست نیست زیرا که اقتصاد برای درمان نیازمند یک سلسله اقدامات تدریجی است و نه جهاد. برای بهبودی اوضاع اقتصادی، راه این نیست که مردم قربانی بدهند یا خودشان را قربانی کنند بلکه باید به مردم امکان داده شود که به صورت آزاد و برای منافع خودشان فعالیت کنند تا منافع جمعی حاصل شود. این مسئله یا همان تثوری دست پنهان آدام اسمیت رمز موفقیت اقتصادهای لیبرال مثل اقتصاد ژاپن، برزیل، آمریکا، کانادا و...است..وی می گوید دلیل استفاده از کلمه جهاد این است که «آقای خامنهای در دنیای خاص خود زندگی می کند که با یک اقتصاد مدرن متفاوت است و به کار بردن این اصطلاح اشتباه است».اما به نظر می رسد که تعریف سران جمهوری اسلامی از «دستهای پنهان» با تعریف آدام اسمیت از «دست پنهان» متفاوت است. زیرا که در سال جهاد اقتصادی جمهوری اسلامی تنها این «دستهای پنهان» را تهدید به اعدام کرد. فریدون خاوند میگوید که در برابر منطق خامنهای باید گفت که آیا همه اقتصادهای موفق دنیا، مثلا برزیل و هند و چین، در تخاصم با دیگر کشورها به موفقیت دست یافتهاند؟ به گفته فریدون خاوند با این طرز فکر «جنگ خیبری» نمیتوان به اقتصاد کشور کمک کرد. خاوند در مورد نامگذاری سال نود و یک میگوید که از یک نظر میتوان گفت که آقای خامنهای درک کردهاند که در شرایط کنونی اقتصاد بسیار مهم است و اصولا «قدرت» در قدرت اقتصادی است و از این لحاظ ایران قدرتی ندارد و آقای خامنهای به نظر میرسد که این را درک کرده است و می گوید باید تولید کرد اما تولید با سخنرانی انجام نمی شود. اقتصاد فرمان برداد نیست. فریدون خاوند معتقد است که خامنهای اشتباه میکند که فکر میکند که روند تولید با یک پیام نوروزی در ایران تغییر خواهد کرد.
این اقتصاددان در مورد تولید، کار و سرمایه ایرانی میگوید که کار و سرمایه با هم ادغام میشوند تا کالا و خدمات تولید کنند. گاهی اما کار و سرمایه هم هست اما تولید نداریم زیرا چیز دیگری لازم است و آن فضای اعتماد است. یعنی فضایی که کسانی باشند که بخواهند کار و سرمایه شان را به کار بیندازند تا منافع خود را تامین کنند تا منافع کشور تامین گردد که این در ایران وجود ندارد. در واقع نه امنیت سرمایه در ایران وجود دارد، نه منافع شخصی افراد تامین میشود.
خاوند همچنین معتقد است که اساسا خودکفایی در دنیای امروز بیمعنی است زیرا که اقتصاد مدرن بر اساس تقسیم کار و مزیت نسبی بنا شده است و «ایران باید به شکل عادی جایگاه خودش را در اقتصاد دنیا پیدا کند». این یعنی که باید نه تنها در فضای داخل امنیت و اعتماد وجود داشته باشد که در فضای بین المللی هم باید چنین فضایی وجود داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر